شخصیت دایه در داستان «بوم و بانو» یک وزنه و تأثیرگذار است/ نقشهایی را می پذیرم که جای کار داشته باشد
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۹۷۴۶۰
بازیگر نقش «دایه» در سریال «بوم و بانو» از نقشآفرینی خود در این سریال تاریخی میگوید.
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، علاقهمندان به سریالهای تلویزیونی، این شبها شاهد پخش مجموعه تلویزیونی سریال «بوم و بانوم» به نویسندگی و کارگردانی سعید سلطانی از شبکه دو سیما هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهوش افشارپناه بازیگر پیشکسوت سینما تئاتر و تلویزیون یکی از نقش آفرینان این مجموعه تلویزیونی است.افشارپناه در سال 1352 در رشته بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنرهای دراماتیک فارغالتحصیل شد.
او از بازیگران شناختهشده تئاتر در سالهای اخیر است.افشارپناه بازی در آثار تصویری را با فیلم سینمایی«خانه در انتظار» به کارگردانی منوچهر عسگرینسب آغاز کرد. او در این سالها در سریالهایی همچون «مش خیرالله و صندوقچه اسرار»، «این خانه دور است»، «کلانتر»، «تصمیم نهایی» و «قفسی برای پرواز» و فیلمهای سینمایی از جمله «لنگرگاه»، «زیربامهای شهر»، «به خاطر هانیه» و «ترومای سرخ» ایفای نقش کرده است.
مهوش افشارپناه برای بازی در دو فیلم «زیربامهای شهر» و «به خاطر هانیه» به ترتیب در سالهای 1368 و 1373 نامزددریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشنواره فیلم فجر شد.
«بوم و بانو»؛ اولین تجربه همکاری با سعید سلطانی
افشارپناه در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا با اشاره به این که «بوم و بانو» اولین تجربه همکاری او با سعید سلطانی در مقام کارگردان است افزود: کار کردن با آقای سلطانی که یک کارگردان خوب و با اخلاق هستند، برای من یک فرصت بود. معمولاً عوامل فنیای و پشت صحنهای که با ایشان کار میکنند عمدتاً ثابت هستند و در کارهای قبلی هم او را همراهی کردهاند. علاوه براین، فضا و شرایطی که آقای سلطانی فراهم کرد باعث شد تا افراد گروه احساس آرامش کنند.
این بازیگر سینما و تلویزیون عنوان کرد: گروه تولید بوم و بانو چه دوستان بازیگر و چه عوامل پشت صحنه همه حرفهای خوب بودند و فضای صمیمانهای داشتیم. با اینکه کار طولانی شد و بخشی از آن هم به دوران کرونا خورد، اما با همه این سختیها کار بهموقع و باکیفیت جمع شد.
«دایه»؛ شخصیتیکه در داستان «بوم و بانو» تأثیرگذار است
وی افزود: نقش دایه در عین سادگی پیچیدگیهای خاص خودش را داشت، اما در فیلمنامه همه چیز مشخص بود.از دیالوگها و ارتباط این شخصیت با سایر شخصیتهای داستان به یک کلیت رسیدم. البته در زمان تصویربرداری هم در تعامل با کارگردان مواردی کم و زیاد و اصلاح شد تا به نتیجه نهایی رسیدیم.
بازیگر سریال «بوم و بانو» تصریح کرد: با این حال در مجموع آنچه از شخصیت دایه میبینیم نسبت به فیلمنامه تغییر عمده و اساسی نداشته است و همان چیزی است که در صحبتهای اولیه با آقای سلطانی داشتیم.
افشارپناه اظهار کرد: نقش دایه شاید جزو سه چهار شخصیت داستان نباشد، اما در جریان داستان «بوم و بانو» یک وزنه و تأثیرگذار است. این شخصیت دارای ویژگی است که او را در مقابل تیمسار (مسعود رایگان) و نظم حاکم سیاسی آن روزگار تعریف میشود. به هر حال نقشی است که جای کار و بازی دارد.
معیار پذیرش نقش در سینما و تلویزیون
وی در ادامه عنوان کرد: یکی از دلایل کمکاری من در سالهای اخیر همین موضوع است. درست است که گاهی خودم شرایط کار نداشتم، اما گاهی هم پیشنهاداتی که میشده خوب نبوده است و جای کار نداشتهاند. اما دایه اینگونه نبود به نوعی نماینده سنت و هویت ایرانی بود و درعین حال مهربانی مادرانهای دارد.
افشارپناه در باره سابقه همکاری خود با بازیگران «بوم بو بانو» در کارهای قبلی خود نیز گفت: پیش از این با هیچیک از بازیگران این مجموعه تلویزیونی همبازی نبودم البته در دو کار متفاوت آقایان کاوه خداشناس و شهروز ابراهیمی نقش پسر من را ایفا میکردند یا با آقای بهنام تشکر در دوره روی صحنه تئاتر کار میکردم.
بازیگر سریال «بوم و بانو» درباره کارهای بعدی خود نیز گفت: باتوجه به شرایط کرونا و نامعلومبودن اجراها فعلاً برنامهای برای تئاتر ندارم. یک دو پیشنهاد سینمایی دارم که در مرحله مطالعه فیلمنامه است.
مجموعه تلویزیونی «بوم و بانو» داستانی عاشقانه و اجتماعی را در بستری تاریخی روایت میکند. ماجرایی که در دوره پهلوی اول رخ میدهد و در حاشیه آن شاهد اشاراتی به شرایط اجتماعی و فرهنگی آن روزگار نیز خواهیم بود.
مسعود رایگان، بهنام تشکر، مهدی احمدی، دیبا زاهدی، ساغر قناعت، مهدی میامی، مهوش افشار پناه؛ رحیم نوروزی، امیر غفارمنش، ساناز سماواتی، بهراد خرازی، شهروز ابراهیمی، شادی کرمرودی، شیوا خنیاگر، خیام وقار، سعید دشتی، افسانه ناصری، مهدی فقیه، علی میلانی، کاوه خداشناس، محرم زینالزاده، آزیتا لاچینی و آتیلا پسیانی در این مجموعه به تهیهکنندگی آرمان ررینکوب ایفای نقش میکنند.
سریال «بوم و بانو» هرشب از ساعت 21/30 روی آنتن شبکه دو سیما میرود.
انتهای پیام/4104/
منبع: آنا
کلیدواژه: شبکه دو سیما سریال بوم و بانو مجموعه تلویزیونی بوم و بانو سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۹۷۴۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای کار التماس نمیکنم
اوهمچنین کارگردانی سریال آینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش میشد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوستها و پاکباخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد میآورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید میکند که نقش اصلان را بهعنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفتوگو وخاطرهبازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولینبار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیمقرن ازفعالیتهای هنریاش میگذرد و با کولهباری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیدههای زیادی برای گفتن دارد.
این روزها چه میکنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی میکنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشتهام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم میبینم، کتاب میخوانم و شعر مینویسم. از آن آدمهایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد میبینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریمهای فیلم بیرون میزند.
شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کمکار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقشها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندانگیر نبودند. نقشهای شبیه به هم را بازی نمیکنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی کارگردانان و تهیهکنندگان هم نقشهایی را پیشنهاد میکنند که انسان تصور میکند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمیکنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمیکنم، چگونه میتوانم بازیاش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمیشوند.
با توجه به اینکه سالهاست کار نمیکنید، امرار معاشتان از چه طریق میگذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت میکنم، در صورتیکه دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمدهام.اگر طلبهایم دربازیگریام را پرداخته بودند و پسانداز میکردم، الان میلیاردر بودم.
در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافیشاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راهاندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآنقدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم.
سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیتتان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار میکردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلمسازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیهکننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمیکنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه اینکه خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است.
در کارنامه بازیگریتان نقشهای متفاوت و ماندگاری دیده میشود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد میآورند.
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقشهای منفی استقبال کردهام چراکه میدانم در این نقشها چیزهایی نهفته است که بازیگر میتواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش میگردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقشهای متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کردهام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارکها با مردم صحبت میکردم و ارتباط میگرفتم. دیالوگهای کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبتها، لباسها و حرکاتشان تحقیق میکردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش میگذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت میگرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاهدار را داشتم مردم فکر میکردند واقعا نمایشگاهچی هستم. با تحقیقات این کار را انجام میدادم.
همین اواخرشبکه آیفیلم درحال بازپخش سریال خانه بهدوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخشهای متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سیدی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقشها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی میگوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه بهدوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریالهای قدیمی همچنین وضعیتی داشتند. بهنظرم در حال حاضر آیفیلم یکی از موفقترین شبکههای تلویزیون است، چون سریالهای قدیمی و خاطرهانگیز را پخش میکند. البته من نقشهای خوب زیاد داشتهام و فقط به اصلان محدود نمیشود اما مردم از اصلان خوششان آمده و مرا با این کاراکتر میشناسند.
خودتان کدام نقشتان را بیشتر دوست دارید؟
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی میکردم که در سخنرانی کشته میشد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف میزدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین میکردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم.
علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلمسازیتان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول میخواهد؛ باید تهیهکننده و سرمایهگذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمیدهم مغزم زنگ بزند.
یکی از فیلمهایتان پاکباخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت.
پاکباخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاکباخته آشتیشان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبهروی هم بازی کردند.
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کردهاید که در زمان خودش فوقالعاده پرمخاطب بود.
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق میشود ادامهدار میشود ولی در ایران اینگونه نیست و برعکس عمل میکنند. وقتی سریال آینه را میساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمیدانند و به همینخاطر دوست ندارم با آنها کار کنم.
یکی ازبازیهای ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمیگردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کمکاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را میگذارند و از بیکاری ما مینویسند اما الان با قاطعیت میگویم که کسی نمیتواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمیخواهیم با هر شرایطی کار کنیم.
در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف میکرد.
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریالهای کارآگاهی است که نسخه سینماییاش هم ساخته شد. یکی ازبهترین بازیهایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.
میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح میدهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول میکنم.
شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کردهاید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم میخواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی هنرپیشهها شانس میآورند و با کارگردانان بزرگ کار میکنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلمسازان بزرگ را داشته باشم.